معرفی کتاب: پیشدرآمدی بر هویت معماری اسلامی ایران
معرفی کتاب : «پیشدرآمدی بر هویت معماری اسلامی ایران »
تألیف:
دکتر جمالالدین مهدینژاد؛ دانشیار گروه معماری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
مهندس علی صادقی حبیبآباد؛ دانشجوی دکتری معماری دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی
ناشر: انتشارات جهاد دانشگاهی قزوین
تاریخ انتشار: ۱۳۹۸
پیش گفتار:
هویت را میتوان تجلی فرهنگ در محیط دانست زیرا مکانها از انسانها معنا میگیرند و انسان نیز مجموعهای از باورها و اندیشهها است که فرهنگ او را شکل میدهد و نمونه تجلی از فرهنگ انسان را در مکان و محیط میتوان مشاهده نمود که همان هویت اوست.
امروز محیط اجتماعی شهر کمتر قابلدرک است. شهر امروز دیگر الهامبخش هنرمندان نیست. شهر امروز امکانات کافی برای زندگی را فراهم نمیآورد. خیابانها و میدانها دیگر جایی برای اجتماع مردم نیستند بلکه تنها وسیلهای برای ارتباط هستند آن هم فقط ارتباط کمی نه کیفی.
امروز خانه، محله، شهر و کشور آنچه را نزد انسان ارزشهای برتر هستند به او نمیبخشند یعنی همان تعلقات اجتماعی و محصولات فرهنگی شاید فضا دیگر خنثی است و ارتباط خود را با خوشحالی و غم گسسته است و فضا هم برای ما زنده نیست؛ زیرا دیگر تابع نظامی از مکانهای بامعنا نیست، چون مکان جایی است که ما به آن تعلق داریم تنها با حضور منِ انسان بامعنا میشود و انسان نیز تنها با داشتن مکان بامعنا خواهد شد و در این میان حلقهای وجود دارد که به آن هویت گفته میشود. پس هم انسان به مکان هویت میبخشد و هم مکان به انسان و فضا و محیطها اجتماعی در صورتی معنا پیدا میکنند که امکانات غنی در هویت به ما ارزانی کنند و این همان هویت کالبدی (معماری بومی) است که به مکان معنای خودی میدهد و انسان را با مکان پیوند زده تا جایی که انسان و مکان دو جزء جداییناپذیر از هم میشود.
هنرِ مکان را میتوان همان هویت مکانی و معماری بومی دانست که حضور و وحدت اندیشه و احساس را در آن میتوان یافت، همان وحدت میان امر عملی (کارکرد) و امر بیانگر (زیبایی) که لوکوربوزیه آن را از اصول معماری مدرن شمرده است.
هایدگر انسان را با واژه دازاین یا «هستی آنجا» با تاکید بر حضور تعریف کرد و گسست میان اندیشه و احساس را که از زمان دکارت بر سراسر جهان سایه انداخته بود از میان برداشت و انسان را از ناظر صرف بودن رهایی بخشید و در جهان هستی مشارکت داد و این اصل را تثبیت کرد که در معماری وحدت میان اندیشه و احساس وجود دارد و اثر هنری به راستی « کارکرد » همواره احساس و عواطف ما را کامیاب میسازد تا جایی که بگوییم آنچه که کارکردی هست زیبا نیز هست. میتوان گفت معماری با هویت صورت ویژهای از تصویر جهان است. تصویری از محیطی که زندگی در آن روی میدهد را نه به شکل انتزاعی بلکه در پیکربندی شاعرانه و قابل دریافتی حاضر میسازد که یکی از مهمترین مؤلفهها و مشخصههای هویت ساز و معنا بخش را به انسان نزدیک میکند.
هر سبک جدیدی بر اصول، روشها و سنتهای سبکهای پیشین استوار است و به همین علت بین سبکهای گوناگون معماری درگذشته رابطهای چنان محکم وجود دارد که مرزبندی در بین آنها دشوار به نظر میرسد، البته امروزه تاریخشناسان دیگر مقاطع مختلف تاریخی را به صورت مجزاء مورد بررسی قرار نمیدهند بلکه حلقه مشترکی که دورههای مختلف تاریخی را به هم متصل میکند را جستجو میکنند. زمان همواره در حرکت است و آن قومی موفق است که نیازهای جامعه را درک کند و زمان و مکان جامعه خود را بشناسد. معماری همیشه و در همه حال با زمان همقدم بوده است و این زمان است که بر اساس ماهیت خویش فرهنگهای سنتی و الگوهای رفتاری را میسازد و یا تغییر میدهد.
در کتاب «پیشدرآمدی بر هویت معماری اسلامی ایران» سعی شده است در یک فرآیند جامع بهمنظور دستیابی به چگونگی شکلگیری یک اثر فاخر معماری ایرانی -اسلامی که نتیجه مجموعه مقالات نگارندگان در سه سال اخیر بوده است؛ پرداخته شود.
در این کتاب مفاهیم هویت، بررسی فضا و مکان در شکلدهی به مکانهای مقدس چه از دید کلان و چه از نگاه خرد عناصر و جزییات و نقوش که باهدف دستیابی به بایستهای کمی و همچنین توجه به روانشناسی محیطی و تأثیر و تأثرات روابط اجتماعی و فرهنگی و حس تعلق به مکان که جزء بایستههای کیفی این فرآیند است مورد تأکید قرار دادهشده است و درنهایت به معماری و هنر اسلامی ختم میشود چون در هنر اسلامی هندسه و تزیین برای دستیابی به فضای قدسی است.
اطلاق تزئینی بودن به هنر اسلامی از سوی شرق شناسان به دلیل عدم درک رمزهای تصویری است و بهغلط تزئین را به معنای آرایههای فریبنده مطرح کردهاند؛ برای مثال خط بنایی در معماری اسلامی و مجسمه در قرونوسطای مسیحی بهخصوص در دوره گوتیک نقش واحدی دارند. هر دو بر آناند که زمینه حضور و وصل در قلمرو الوهی را فراهم آورند با
این تفاوت که خط واجد حالت انتزاعی است و در تجربه زیباییشناسی دینی حل میشود اما مجسمه به دلیل عینیت نمایی ضمن آنکه بر آن است تا انسان را به خدا برساند گاه خود حجابی بین انسان و خدا تبدیل میشود لذا سعی نگارنده بر آن است تا نقاط عطف هنر و معماری اسلامی را در حد بضاعت خود برای دانشجویان و محققان در این زمینه رمزگشایی و بازنمایی کند.
این کتاب در پنج فصل به شرح زیرمی باشد
فصل اول: حکمت هنر اسلامی
فصل دوم: هویت و معنا
فصل سوم: هویت و کالبد معماری
فصل چهارم: هویت و رمزپردازی قدسی (معنوی)
فصل پنجم: روان شناسی محیطی و هویت معماری ایرانی
امتیاز شما به این مقاله
دیدگاهتان را بنویسید