نقش هندسه در معماری ایرانی
نقش هندسه در معماری ایرانی
هندسه و معماری:
نقش هندسه در معماری ایرانی ابزار اولیه ای كه فرد با توجه به توان خود آن را تركیب می نماید و از این طریق
شکل منظم یا نا منظم را می آفریند، نقطه است؛ فاصله است؛ اندازه است؛ خط و سطح است و حجم كه به نوبه
ی خود، تناسب و مرتبت و منزلت را به دست می دهد .
هندسه مطالعه ی انواع مختلف اشکال و خصوصیات آن هاست. همچنین مطالعه ی ارتباط میان اشکال، زوایا و
فواصـل است.
هندسه علمی است كه ابزارهایی خاص را در اختیار هنرمند قرار می دهد تا احساسات، عواطف و تفکرات خود را
به وسیله ی آن به سایرین منتقل نماید.
می توان گفت كه معماری بدون هندسه غیر قابل درک خواهد بود. معماری یعنی خلق و سازماندهی فضا و
بیشترین درک از فضای معماری به وسیله چشم می باشد. زیرا فضای معماری خود را به وسیله ی فرم به بیننده
عرضه می دارد و فرم زاده ی هندسه است كه در خود شکل و تناسبات را جای داده است.
به طور خالصه معماری سنتی ایران وجودش را چه از نظر كالبدی و چه از نظر شناختی از هندسه به دست آورده و
معمار ایرانی به وسیله هندسه فرم مورد نظرش را خلق كرده است.
نقش هندسه در معماری ایرانی:
هندسه همانند یک ابزار و دانش در ایجاد فضا، القاء کننده ارتباطات اجزا با هم، یکپارچگی و احساسات خلق کننده
اثر است.
نظم بخشیدن به فضا، برقراری روابط درست و منطقی بین اجزای بنا، ارتباط بین نقشه های بنا و نمای آن ها،
طراحی انواع قوس و گنبد، همه و همه با بهره گیری از الگوهای درست هندسی میسر شده تا در راه شکوهمند
سازی خود بتوانند گام بردارند و این چنین شده که بناهای ادوار گذشته ایران از لحاظ سازه و زیبایی شناسی
موفق به عرضه معماری چشمگیر و متنوع شده اند.
جایگاه هندسه در معماری و شناخت آن:
قدم اول جهت درک جایگاه هندسه در معماری ایرانی ، شناخت و تعریف دقیقی از هندسه در اندیشه ایرانی
است. علم هندسه در واقع شاخه ای از ریاضیات است که با اشکال، اندازه ها، موقعیت نسبی و ویژگی های فضا
سروکار دارد. در دوره های مختلف توسط دانشمندان، علم هندسه به طریق گوناگون دنبال شده است .
طراحی هندسی اسلامی:
رشد و گسترش هنر اسلامی در طول سده های متمادی موجب پیدایش گنجینه ای عظیم از الگوهای هندسی
در هنر و معماری سرزمین های اسلامی شده است كه معمولا در كنار عملكردهای گوناگون، كاربرد تزییناتی نیز
داشته اند. گره سازی یکی از نمونه های شاخص این الگوها است كه در موضع های گوناگون همچون كتیبه ها،
سردرها، طاق ها و گنبدها، با فنون متفاوت نظیر نجاری و بنایی و با استفاده از مصالح متنوعی مانند آجر، چوب،
گچ، كاشی و آیینه در معماری به كار رفته است.
ویژگی اصلی گره سازی، وجود هندسه ی دقیق و قواعد ترسیمی مشخص در طراحی و اجرای آن است.
تفاوت در انواع گره ها ریشه در چگونگی ترسیم آنها دارد. بنابراین فهم روش ترسیم هر گره راه را برای طراحی،
تولید و به كارگیری گره در معماری هموار می سازد. زیبایی نقوش هندسی اسلامی و مهارت خیره كننده
صنعتگرانی كه آنها را ایجاد كرده اند، در سراسر جهان تحسین برانگیز است. ظرافت و هنر زیبای الگوها، تقریبا فراتر
از قدرت نبوغ انسان به نظر میرسد. تزئینات اسلامی به مراه خوشنویسی كه بدست صنعتگران با استعداد در تمام
دوره های تاریخی و در هر كجا كه مسلمانان تمدن خود را گسترش داده اند، ، بعنوان یک علامت تجاری از هنر
اسلامی بوده است.
هندسه در معماری سنتی ایران:
با مشاهده هر بنا و اثر معماری، توسط جنبه های شکلی و فرمی و همین طور نقش اجتماعی و فرهنگی بنا،
هویت و بیان خاصی از آن به مخاطب القا می شود و این جاست که هندسه در طراحی و ساخت انواع بنا جهت
ارائه فرمی خاص و مفاهیم فرهنگی و اجتماعی اهمیت می یابد.
این که از چه هندسه ای جهت برقراری ارتباط اجزاء در پلان و نما با چه مدولی استفاده شود، در اختیار معماران
بوده و خلاقیت و دانش در آن به نوعی مهارت و رقابت بین آنان بوده است.
در تمامی بناهای تاریخی، تمام اندازه ها، اشکال، اجزا و الگوهای هندسی وابسته به هم بوده اند و زنجیروار
تکمیل کننده یک هندسه کلی بوده اند. در واقع همچون کلیدی است در راستای برقراری ارتباط بین ساختمان و
انگاره هایی که سازنده در ذهن خود دارد.
آن زمان که به معیارهای زیبایی شناسی می اندیشیم، ناخوداگاه جهت ساختن و ایجاد یک اثر، به هندسه رجوع
می کنیم و تمامی اجزا را در قالب یک هندسه یا کانسپت کلی منظم می کنیم و از الگوهای هندسی متنوعی در
ترکیب با یکدیگر استفاده می کنیم که هر یک ویژگی ها و بیان خاصی دارند. به طور مثال قرینه سازی یا تقارن،
نظم و تفکری است که اجزا را در محور طولی یا عرضی سامان می دهد.
نظم هندسی در نماهای سنتی:
در نماهای معماری گذشته، همه اجزا در تلاش برای تعادل بصری هستند و طبیعت، منبع الهام معماران در مسیر
دسترسی به تعادل بصری است.
احساس تعادل بصری زمانی برقرار می گردد که بار احساسی اشکال هندسی تشکیل دهنده نما در دو طرف ترازو
یکسان باشد.
امتیاز شما به این مقاله
دیدگاهتان را بنویسید