سایه؛ حیات فضا در معماری ایرانی
در معماری سنتی ایران، سایه بخشی از ساختار فضایی در کلیت فضاست. ایوانها، رواقها و طاقنماها سایههایی میسازند که گذار میان فضای درون و بیرون را ممکن میسازند. این ناحیه میانی، بستری برای مکث، ادراک تدریجی و تجربه حضور در فضا را غنی میبخشد.
سایهسازی؛ راهبردی دانش محور
در مناطق گرم و خشک ایران، سایه ابزاری حیاتی برای مقابله با تابش مستقیم و گرمای شدید است. یافتن جهت بهینه در استقرار و فرم کلی ساختمان در نوع معماری و از سوی دیگر استفاده از ایوانهای عمیق، حیاطهای مرکزی و بازشوهای محدود در جزئیات بنا، میتواند در توجه به اقلیم و حفظ آسایش حرارتی موثر واقع شود. از این رو سایهسازی مهارتی دانشمحور در طراحی معماری است.
سایه در خانههای سنتی ایرانی، گذار از فضای بیرونی به فضای درونی را با لایهگذاری نوری و دمایی، تدریجی و ملموس میسازد. این مرز حسی، مخاطب را آمادهی ورود به فضای محصور میکند و حضور در فضا را با ادراک حواس و حرکت همراه میسازد.
سایه و حسانگیزی فضا در معماری ایرانی
در معماری ایرانیسایه نهتنها عنصری بصری بلکه ابزاری پدیدارشناختی است که تجربهی ادراکی و حسی فضا را شکل میدهد. سایه میتواند کیفیتی آستانهای ایجاد کند؛ مرزی بین روشنایی مطلق و تاریکی کامل، که تعلیق فضایی ایجاد میکند. این وضعیت آستانهای، زمینهای برای درنگ و تأمل فراهم میکند، خصوصاً در فضاهای آیینی مانند شبستان یا ایوان مساجد. تجربهی سایه در این فضاها، مخاطب را به نوعی سکوت ذهنی و درونیسازی فضا دعوت میکند، و باعث بروز حس روحانی، خلوت یا حتی خوف و رجاء در مخاطب پدید میآورد.
در معماری ایرانی به طور خاص در شهر دزفول، نحوه نحوه شکلگیری الگوهای آجرچینی، نقش این الگوها در تعدیل شرایط اقلیمی بوسیلهی میزان سایهاندازی آنها بر روی بدنهها به خوبی قابل مشاهده است. با توجه به اندازهگیری مدت زمان تابش خورشید بر بدنهها استفاده از چنین الگوهایی میزان سایهبخشی بر روی سطوح را حدود ۲.۵ تا ۴.۵ برابر بیشتر میکند.