معماری برای رفتار، نه تماشا
در معماری سنتی ایران، فضاها مثل محدودهها و قلمروهای رفتارند: جایی برای فعالیت. وقتی وارد خانهای میشویم، فقط از یک ورودی عبور نمیکنیم؛ بلکه متناسب با فضا رفتار میکنیم. ما به زبان سکوت با فضا گفتوگو میکنیم.مثلاً در خانهی بروجردیها در کاشان، راه رسیدن به حیاط از مسیرهای غیرمستقیم، تاریک و باریک آغاز میشود و با یک ریتم آرام وارد فضاهای داخلی میشویم. فضا مجموعهای از نشانههاست که فرد را هدایت میکند، بدون آنکه مستقیماً دستور دهد.
آداب ورود:
طراحی برای تغییر وضعیتدر معماری سنتی ایران، ورود به خانه با توقف، تغییر جهت و کندی همراه است. ورود به خانه، مدرسه، مسجد و … به یکباره نیست؛ از دالان، هشتی، پیچ و سپس به حیاط میرسیم.مثلاً در خانهی طباطباییها، تا به اندرونی برسیم، چند مرحلهی فضایی را پشت سر میگذاریم. این فرایند، انسان را از جهان اجتماعی بیرون آرام به جهان درونی منتقل میکند. رفتار انسان با معماری هماهنگ و هملحظه میشود.
مرزی در ورود:
میانجیگر اجتماعی و فضاییسکو در معماری ایرانی یک ابزار فضاییـاجتماعی است که عملکردی چندلایه دارد. سکو نقطهای برای گفتوگو، توقف، انتظار، و تنظیم مرز خصوصی و عمومی است.وقتی روی سکو مینشنیم، هنوز در فضای بیرون قرار داریم، اما با نوعی مکث وارد قلمروی نیمهخصوصی شدهایم.این وضعیت آستانهای برای انسان آرامتر و فرصت گفتوگو را رقم میزند.
مسیرها با مقصدهای متنوع
در خانههای سنتی، ورود از بیرون به اندرونی هیچوقت مستقیم نیست. به حالتهای مختلف در حرکتیم، مکث میکنیم یا جهت خود را عوض میکنیم.این پیچیدگی فضایی نهتنها برای حفظ حریم، بلکه برای خلق نوعی ریتم فعالیتی در فضا برای رسیدن به مقصدهای مختلف در فضاست. مثلاً در خانهی امینزادهها در شیراز، مسیر ورود ما را مجبور به مکث و تغییر جهت میکند.در مسجد شیخلطفالله میتوانیم با طیکردن مسیر با کیفیتهای مختلف رفتاری تا محل عبادت برسیم.
آیین و رفتار:
نظممندی آیینی فضافضاهای آیینی مانند مسجد، حمام، حسینیه یا آبانبار، ما را از طریق توالی مناسک، هدایت و تنظیم میکنند.هر فردی در این فضاها از طریق معماری آموزش میبیند: وضو در کنار حیاط، ورود آرام به شبستان، حرکت آرام در صفوف نماز یا پوشاندن بدن در مسیر ورود. نظام فضایی به انسان نظم و معنا میدهد و این معنا از درون فرهنگ میجوشد.